گرامی باد یاد سلمان یگانه
۱۷اردیبهشت ماه سال ۸۸ سالروز مرگ دردناک سلمان یگانه این فرزند رنج وکار است. سلمان ازهمان دوران نوجوانی مشغول به کار شد. اوعمری را در کارخانه ها و مراکز تولیدی مختلف کارکرد و زحمت کشید.کار در کارخانه تولید شن و ماسه موجب ابتلا وی به بیماری آسم گردید . همنوردانش به یاد دارند که چگونه در صعودها در هوای سرد و مرطوب و یا در مواجهه باگرد وغبار و گرده گل دچارمشکل نفس تنگی می شد .با اینهمه همواره صدای گرم،رسا و صمیمی اش در کوهستان طنین انداز بود که می خواند:
“سیا ابرانای
باد و بورانای
ستاره دنی ی ای آسمان
ترسم ورگ دکه می کولامانای ، وای می بوزانای ، می گوسندان
کی تموم بونه ای زمستانای ، باد و بورانای ، ورف و طوفان
آفتاب وتابه سبز چاکانای ، کوه و کامانای ، دشت و دامان”
سلمان بارها طعم بیکاری را چشید وپس از چند بار تغییر شغل سرانجام در کارخانه فولاد لوشان مشغول به کار شد. سلمان که برروی دستگاه بتون ساز کار می کرد به دلیل نقص فنی این دستگاه به داخل آن سقوط کرد و سرانجام در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ماه سال ۸۸چشم از جهان فروبست.خانواده، دوستان و همنوردان هرگز چهره مهربان و خندان، خاطرات به یاد ماندنی و صدای آواز سوزناک اورا که لابه لای صخره ها می پیچید از یاد نمی برند.
یادش گرامی باد
یادش گرامی بزرگمردی بود